دلتنگی یعنی فاصله ای که با هیچ بهانه ای پر نمی شود !
.
.
دلتنگی مثل کوفتگی تصادفه
اولش بدنت گرمه حالیت نیست ولی یه دفعه دردش شروع میشه و تازه میفهمی چی به سرت اومده !
فرستنده : نیما۸۶۱
.
.
کاش به جای “دلم” گلویم “تنگ” میشد
هوا نمی ریسید و خلاص …
.
.
خدایا این روزها کمی مرا تلاوت کن
شاید ختم شد جز هزارم دلتنگی ام !
.
.
دلتنگ روزهایی هستم که معنای خداحافظ ، تا فردا بود …
.
.
همه چیز با تو شروع شد اما هیچ چیز بدون تو تمام نمی شود حتی همین دلتنگی های من !
فرستنده : سارا
.
.
از اینجا که هستم تا آنجا که هستی ، وجب به وجب دلتنگم !
فرستنده : سعیدبرای معنی دلتنگی احتیاج به این همه کلمه نیست ؛ دلتنگی یعنی تو نیستی !
.
.
دلم تنگ است ، تو بیا بشکاف و دوباره کوک بزن !
فرستنده : سولماز
.
.
دلتنگی یعنی تو و تو یعنی تمام دنیا …
.
.
دلتنگ که باشی از آسمان سنگ هم ببارد باز هم جایش خالیست ، باران که جای خود دارد !
.
.
دلتنگم مثل ماه که بدون نیمه اش هر شب لاغرتر می شود !
.
.
نمیدانم چه رابطه ای ست بین نبودنت با رنگها ؟
دلتنگ تو که می شوم زندگی ام سیاه می شود !!!
.
.
وقتی دلتنگم بشقاب ها را نمی شکنم
شیشه ها را نمی شکنم
غــرورم را نمی شکنم
دلت را نمی شکنم
در این دلتنگی ها زورم به تنها چیزی که میرسد ، این بغض لعنتی است …دلتنگی ، پیچیده نیست …
یک دل …
یک آسمان …
یک بغض …
و آرزوهای ترک خورده !
.
.
روزهای سختی رو میگذرونم !!!
وقتی که نیستی همه چیز تنگ میشود
نفسم
دنیایم
دلم !
.
.
دلتنگی همیشه همراهم می آید ، مثل سایه بی ردپا …
.
.
دلتنگی یعنی شبی با خاطراتت بهش فکر کنی ، بعد شیرینی یه لبخند بیاد رو لبت و بعد چند لحظه شوری اشکهای لعنتی …
.
.
چه سر به راه است …
دلتنگی را میگویم !
از گوشه ی دلم جُم نمیخورد …
.
.
امروز دوبار دلتنگ شدم ! یک بار برای تو و یک بار برای تو !!!
اول برای نداشتنت ، دوم برای نداشتنم …
دوستت دارم و نداری ام !
می روم و میدانم که تو زودتر رفته ای …
.
.
دلتنگی خیابان شلوغی است که تو در میانه اش ایستاده باشی
ببینی می آیند
ببینی می روند
و تو همچنان ایستاده باشیای کاش روزهای دلتنگی من هم مثل دوست داشتن های تو کوتاه میشد …
.
.
آن چیزی که تنگ شده دل است برای تو و جهان است برای من …
جایی باید باشد غیر از این کنج تنهایی تا آدم گاهی آنجا جان بدهد ، مثلا آغوش تو ؛ جان میدهد برای جان دادن …
.
.
چقدر دلتنگ حضورت هستم ؛ کاش تصویرت نفس می کشید …
.
.
نم کشیده ام بر دیوار اتاق بس که لحظه های دور بودنت را قطره هایی از باران دلتنگی باریده ام روی آن به یادگار …
.
.
دلتنگی حس عجیبی است که گاهی “تـــو” را به یادم می آورد …
گاهی یعنی همیشه ، گاهی یعنی الان …
.
.
با همه ی وجودت دلتنگشی ، شماره اش رو هم میگیری اما دکمه ی سبز رو فشار نمیدی چون میدونی اون خیلی پیش از این حرفا فراموشت کرده !!!می دونی دلتنگی یعنی چی ؟
دلتنگی یعنی اینکه بشینی با یادش به خاطراتت فک کنی …
اونوقت یه لبخند بیاد رو لبت ولی چند لحظه بعد شروع اشکهای لعنتی …
.
.
یه آدمایی هستن که دلت رو واسه آدمایی که نیستن تنگ می کنن …
.
.
“دل”
این کلمه ی بی نقطه ، گاهی برایت تنگ می شود تا حد یک نقطه …
.
.
دلتنگی های من به تو رفته اند …
آرام می آیند ، در سینه می نشینند ، دیگر نمی روند !
.
.
دلم تنگ می شود گاهی برای
یک «دوستت دارم» ساده
دو «فنجان قهوه ی داغ»
سه «روز» تعطیلی در زمستان
چهار «خنده ی بلند»
و پنج « انگشت » دوست داشتنی !